آهسته و پیوسته باید زیست،
آهسته و پیوسته باید خواند،
آهسته و پیوسته باید نوشت، تا خوانده شود مدام،
آهسته و پیوسته باید رفت این راه را تا یابد دوام.
داستانهای این مجموعه در فاصلهی سالهای 89 تا 92 نوشته شد و بازنویسی آنها تا سال 94 ادامه یافت. نویسنده خوشحال است که سرانجام، اقبال انتشار این نخستین مجموعه داستان نصیبش شد. هر نویسنده، هرچند چارهای جز نوشتن ندارد با این حال، مدام به امید خوانده شدن مینویسد.
امید که خوانده شود.
شاید تنها راهش همین باشد | مهرناز شیرازی عدل
لئونارد: یادم نمیمونه که فراموشت کنم
Memento
کریستفور نولان
سبز بودن چراغ عابر پیاده یعنی
احتمال اینکه ماشین زیرت کنه ٩٠ درصد کاهش یافته ولی احتمال برخوردت با موتور ٧٠ درصد افزایش پیدا کرده😐😑
یه روز دستمالهای آشپزخونه مادرم رو برمیدارم
یه تیشرت واسه خودم درست میکنم، تا انتقامم رو ازش بگیرم...☹️
کی میگه ریاضی تو زندگیمون کاربرد نداره، اگه خیلیا مبحث «حد» رو یاد میگرفتن الان دیگه تو زندگی دیگران انقد دخالت نمیکردن
این دیوار مهربانی چی شد؟ دیوار خراب شد یا مهربانی تمام شد؟
تو همه ساختمونا یه پیرمرد هست که از سرهنگای دوره شاهنشاهی بوده و همیشه داره آشغال میذاره دم در
اسمش فست فوده وگرنه تو مدت زمانی که منتظری پیتزا حاضر شه ببری بخوری، میتونی فسنجون درست کنی :/
شاهکارهای مهندسی :)
در این پست از ایران اسمایل شاهکار های مهندسی رو از سرتاسر جهان خواهیم دید.