از میان شما
سهیلا، فارغالتحصیل مدرسه خورشید: «من زمانی به این کلاس (بازاریابی) راهنمایی شدم که در دغدغه بازاریابی گیر افتاده بودم و مدرسه خورشید به کمکم آمد. و در بین حضور و احساسات خوبی که از این مجموعه گرفتم، امکان ملاقاتها و بیان ترسهایم، کم کم تصمیم گرفتم که با خودم روبرو شوم. حسهای مشترکی که شاید برای اکثر ما وجود داشته باشد را در این بین یافتم و این احساس شباهت و اینکه حرکت جسارت می خواهد و مشکلات تمامی ندارد مرا به حرکت وا داشت. به قول همکار خورشید همیشه درون خود را با بیرون دیگران مقایسه می کنیم (و چه جمله اثر گذاری برای من بود برای حرکت). امید آنکه همه ما با پایداری به حرکت و رشد بپردازیم. انچه من در این بین تصمیم گرفتم این بود که حرکت میکنم به این امید که کامل شوم و خودم را به درستی ببینم. پس با این نگاه هر مشکلی برای من تجربه ای جدید است و نقطه تحمل من یک رشد و یک اهنگ جدید حرکت. این حس به من کمک کرده تا خودم را رها کنم و منتظر هر اتفاقی باشم به غیر از ایستادن در راه، چون هدف بهبود است نه نتیجه».
|